محل تبلیغات شما

سایت تخصصی آموزش تجارت بین الملل





ارز دیجیتال یا Cryptocurrency یک فرم از پول الکترونیکی است. بیشتر ارزهای دیجیتال به منظور امنیت بیشتر، حذف واسطه ها و ناشناس بودن طراحی شده اند. ارزهای دیجیتال، ارزهایی هستند که از رمزنگاری برای انتقال در اینترنت استفاده می کنند، رمزنگاری های ارزهای دیجیتال غیرقابل هک و پیگیری هستند.

تاریخچه ارز دیجیتال:
ابتدا رمزنگاری در جنگ جهانی دوم برای انتقال پیام و فرمان های نظامی مورد استفاده قرار گرفت. در عصر دیجیتال، ریاضیات و علوم کامپیوتر برای امنیت ارتباطات، اطلاعات و انتقال پول مورد استفاده قرارگرفته اند.
اولین ارز دیجیتال بیت‌کوین (Bitcoin) است که در سال ۲۰۰۹ ایجاد شد و اکنون پادشاه دنیای ارزهای دیجیتال است. در چند سال گذشته ارزهای دیجیتال زیادی معرفی و عرضه شده اند. در حال حاضر حدود ۹۰۰ ارز دیجیتال در بازارهای جهانی تجارت می شود.

ارزهای دیجیتال چگونه کار می کنند؟
ارزهای دیجیتال از فناوری غیرمتمرکز استفاده می کنند و به کاربران امکان پرداخت امن و ذخیره پول را بدون نیاز به ثبت نام یا استفاده از بانک ها و سازمان های واسطه می دهند. اکثر ارزهای دیجیتال روی پایگاه داده توزیع شده ای به نام بلاک چین اجرا می شوند. بیشتر واحد های اصلی ارز دیجیتال (به جز توکن ها) توسط یک فرآیند به نام استخراج یا ماین تولید می شوند.


تجارت بین المللی همان روابط تجارتی یعنی صادرات و واردات کالاها و خدمات بین کشورهای مختلف جهان است. چون هیچ کشوری نمی تواند، تمام ضروریات، احتیاجات ونیاز مندیهای خود را بدون داشتن روابط تجارتی برآورده کند. برای رفع نیازمندی های خود روابط تجارتی را با سایر کشورها برقرارمی کند.

تجارت میان دولت ها و کشورها، یکی از شاخص های پیشرفت و توسعه داخلی برای کشورها بوده است. صادرات تولیدات داخلی، موجب ارتقای سطح زندگی و ساختار سازی برای تعامل بلند مدت و روابط مسالمت آمیز با سایر کشورها می گردد.

دلایل تجارت بین المللی

بعضی از کشور از منابع طبیعی محروم هستند، و بعضی دیگر با وفور منابع روبرو هستند. این کشو ها می توانند کالا تولید کنند و در اختیار سایر کشورها قرار دهند. بعضی از کشورها منابع طبیعی دارند ولی تکنولوژی تولید استفاده از منابع را ندارند بر همین اساس به وارد کردن کالا اقدام می کنند. پس روابط تجارت بین المللی ناشی از روابط عرضه و تقاضا برای کالا و خدمات بین کشورهای مختلف جهان به دلیل وسود آوری برقرار می شود.

International Business



در باب تفاوت رهبری و مدیریت سخنان بسیاری از بزرگان وجود دارد که با توجه به جمع بندی های صورت گرفته، تفاوت بین مدیریت و رهبری به این شرح است:
  1. رهبری مفهومی وسیعتری از مدیریت دارد. واژه مدیریت به سلسله مراتب سازمانی، اختیارات رسمی و شفاف بودن نظام گزارش دهی و گزارش گیری اشاره دارد بنابرین در چاچوب نمودار سازمانی قابل تفسیر است در صورتی که رهبری مفهومی وسیعتر دارد و ااما متناظر با لایه های سازمانی نیست زیرا ممکن است فردی در سطوح پایین سازمانی باشد ولی بر روی سطوح بالاتر نفوذ داشته باشد به گونه ای که رفتار آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

  2. در رهبری نوعی پذیرش و قبولیت برای پیرو مطرح است اما در مدیریت ااما چنین نیست. بنابرین هر قدر الگوی مدیریت به سمت رهبری تغییر وضعیت پیدا کند اثربخشی اقدامات مدیریت بیشتر می شود.

  3. در مدیریت اهداف ااما هدف های سازمانی هستند در حالی که در رهبری ممکن است اهداف فرا سازمانی نیز مدنظر باشند.

  4. نفوذ و دوام دستورات و فرامین رهبری در مقایسه با مدیر به مراتب بیشتر است.

  5. در مدیریت بیشتر قدرت اداری و از بالا به پایین مورد استفاده قرار می گیرد در حالی که در رهبری پذیرش پیروان مطرح است و قدرت مبتنی بر جاذبه شخصی یا از پایین به بالا کاربرد دارد.


در واقع با توجه به موارد بالا باید بگوییم آنچه رهبری را از مدیریت متمایز می کند مفهوم و حالات ذهنی است و در غیر این صورت در حوزه کارکرد که همان تحقق اهداف سازمانی از طریق یک سلسله اقدامات مشخص است تفاوتی وجود ندارد.



پنج آدمخوار به عنوان کارمند در یک اداره استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس اداره گفت: شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و می توانید به غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید بخورید. بنابراین فکر خوردن کارکنان دیگر را از سر خود بیرون کنید.
آدمخوارها قول دادند که با کارکنان اداره کاری نداشته باشند. چهار هفته بعد رئیس اداره به آنها سر زد و گفت: می دانم که شما خیلی سخت کار می کنید. من از همه شما راضی هستم. اما یکی از نظافت چی های ما ناپدید شده است. کسی از شما می داند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟
آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند. بعد از اینکه رئیس اداره رفت، رئیس آدمخوارها از بقیه پرسید: کدوم یک از شما نادونا اون نظافت چی رو خورده؟ یکی از آدمخوارها با اکراه دستش را بالا برد.
رئیس گفت: ای احمق! طی این چهار هفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها را خوردیم و هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد؟! از این به بعد لطفاً افرادی را که کار می کنند نخورید.


گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. فقط یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد. سه کودک دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد.

قطار در حال آمدن بود و سوزنبانِ تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد . سوزنبان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و نتها 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد

سوال: اگر شما به جای سوزنبان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟

بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور . ؟

در این تصمیم، آن (1) کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک (ریل سالم) بازی کنند، قربانی می شود.

این نوع تصمیم گیری معضلی است كه هر روز در اطراف ما، در اداره، در جامعه در ت و به خصوص در یک جامعه غیردموکراتیک اتفاق می افتد، دانایان قربانی نادانان قدرتمند و احمقان زورمند و تصمیم گیرنده می شوند.

کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت. کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد.

اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه و عاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود.

مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان سازمان فرض کرد و گروه مدیران را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند. گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل سازمان خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است

زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار که با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.

"به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست. و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!"







درست هنگامی كه همه مردم شهر در یك بدهكاری به سر می‌برند و هر كدام بر منبای اعتبارشان زندگی را گذران می‌كنند، یك مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می‌شود. او وارد هتل شهر می‌شود، اسكناس 100 دلاری را روی پیشخوان هتل می‌گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می‌رود.

صاحب هتل اسكناس 100 دلاری را برمی‌دارد و در این فاصله می‌رود و بدهی خودش را به قصاب می‌پردازد. قصاب اسكناس 100 دلاری را برمی‌دارد و با عجله به مزرعه پرورش خوك می‌رود و بدهی خود را به مزرعه‌دار می‌پردازد. مزرعه دار اسكناس 100 دلاری را با شتاب برای پرداخت بدهی‌اش به تأمین‌كننده خوراك دام و سوخت می‌دهد و . آخرین نفر داروغه بود که اسكناس را با شتاب به هتل می‌آورد و به صاحب هتل می‌دهد چون هنگامی كه دوست خودش را یك شب به هتل آورده بود، اتاق را به اعتبار كرایه كرده بود تا بعداً پولش را بپردازد.
حالا هتل‌دار اسكناس را روی پیشخوان گذاشته است. در این هنگام مرد ثروتمند پس از بازدید اتاق‌های هتل برمی‌گردد و اسكناس 100 دلاری خود را برمی‌دارد و می‌گوید كه از اتاق‌ها خوشش نیامده و شهر را ترك می‌كند.

در این فرایند هیچ كس صاحب پول نشده است ولی به هر حال همه شهروندان بدهی‌هایشان را پرداخته‌اند و با یك انتظار خوش‌بینانه‌ای به آینده نگاه می‌كنند.




پیرمرد ماهی گیر و بازرگان


روزی ماهی گیر پیری در کنار رودی نشسته بود و به ماهی گیری مشغول بود. مرد بازرگانی او را دید. جلو رفت و به او گفت: ای پیرمرد آیا می دانی که اگر بتوانی دو برابر بیشتر از مقداری که هر روز صید می کنی، ماهی گیری کنی، پس از مدتی با فروش مازاد آن می توانی یک قایق ماهیگیری بخری و میزان صیدت را چند برابر کنی و بعد از فروش مازاد صیدت چند قایق دیگر بخری و میزان صیدت را چندین برابر کنی و سپس می توانی یک شرکت شیلات راه بیندازی و سهامش را به فروش برسانی و یک آدم ثروتمند بشوی؟!

پیرمرد ماهی گیر رو به مرد بازرگان می کند و می گوید: پس از اینکه ثروتمند شدم، چه می شود؟ و مرد بازارگان می گوید: می توانی دوران بازنشستگی خود را در کنار نوه ای که دوستش داری به ماهی گیری بپردازی و بی هیچ دغدغه ای خوشبخت و خوشحال باشی. و پیرمرد می گوید: یعنی مثل همین حالا باشم؟! 

نظر شما در مورد نتیجه گیری پیرمرد چیست؟ آیا نتیجه گیری پیرمرد ماهی گیر را قبول دارید؟
در صورت تمایل می تونید نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید و در مورد این داستان مدیریتی بحث کنید.

نظریه مرکانتیلیسم (سوداگرایی)


بازاربست گرایی (مشهور به سوداگرایی) یا مرکانتیلیسم (به فرانسوی: Mercantilisme)  اولین مکتب اقتصادی است که در مورد تجارت خارجی سخن گفته  و از قرن شانزدهم تا نیمه قرن هجدهم رواج داشت و بیشترین سهم را در ایجاد خصلت تهاجمی خصومت و رقابت و استعمار در نظام اقتصادی سرمایه داری داشت.
در زمان مرکانتیلیسم یعنی مدت زمان بین قرون ۱۶ تا ۱۸، استدلال می‌شد که موقعیت حد مطلوب برای یک کشور در ارتباط با تجارت خارجی وقتی حاصل است که آن کشور بتواند صادرات خود را افزایش و واردات را کاهش دهد. مرکانتیلیست‌ها طرفدار وضع قوانین در جهت برقراری عوارض گمرکی و موانع تجاری بوده و اعتقاد داشتند که از این طریق می‌توان وضعیت یک کشور را در سطح بین‌الملل بهبود بخشید.





تاریخچه بورس در جهان


در قرن پانزدهم میلادی , بازرگانان و صرافان بلژیکی در شهر بورژ” در مقابل خانه مردی به نام فن در بورزه”(واندر بورس) جمع می شدند و به داد و ستد می پرداختند. بدین ترتیب نام فعالیتی که بعدها یعنی در سال 1460 بازار متشکلی را شامل گشت از اسم آن مرد بلژیکی گرفته شد.

اولین بورس اوراق بهادار در دنیا در شهر آمستردام و توسط اولین شرکت چند ملیتی به نام کمپانی هند شرقی هلند» پدیدار شد. به همین نحو، شرکت کمپانی هند شرقی هلند» اولین شرکتی بود که سهام منتشر کرد.

برخی از بورسهای مهم دنیا عبارتند از بورس نیویورك، بورس لندن، بورس استكهلم، بورس مونترال و بورس توكیو.

بازار بورس نیویورک، (به انگلیسی: New York Stock Exchange) (NYSE) بزرگ‌ترین بازار بورس، از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در ایالات متحده آمریکا و جهان می‌باشد. تصویر بالا نمایی از بازار بورس نیویورک، در شمارهٔ ۱۱ وال استریت، منهتن جنوبی در شهر نیویورک می باشد.


آخرین جستجو ها

زلال وب سایت 98 mingnisroho مجنون مست ( دل نوشته های ادبی و هنری حسن بنی عامری : داستان نویس ) پایگاه اطلاع رسانی رستم کریمی وش آتکی الناس کلهم احرار هیت ساز | HitSaz Douglas's collection hwevarbuntoy دانلود آهنگ شاد جدید